ذکر مصائب جسارت به حضرت زهرا سلاماللهعلیها و بستر شهادت
شاعر : محمد داوری
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع
قالب شعر : غزل
آورده هـیزم کـافـری لشکـر کشیده آتـش به درب خـانـۀ حـیـدر کـشیده
با ضربۀ سنگین پا بر پهلـوی یاس زخـم عـمیـقی مـیخ روی در کشیده
از شـاخـۀ طـوبـای بــاغ آل احـمـد مـسـمـار خـانـه مـیـوۀ نـوبـر کشیده
بر ماه رویش ضرب دست بیحیایی نـقـش رکاب چـند انـگـشـتر کـشیده
پـهـلو به پهلو تا شده با خـون پهـلو گل های سرخی بر روی بستر کشیده
آید صدای استخوان از سینه هربار خود را به بستر جانب دیگر کشیده
تا چشم بسته ریخته قـلب حـسیـنـش گوید به خود مـادر مـبادا پر کشیده
تا روی زردش را نبـیـنـد زینب او خوابیده بر روی سرش معجر کشیده
شد روضه خوان کربلا این روز و شبها آنجا که ناله روی تل خواهر کشیده
از بـوسـههای فـاطـمه دیگر نـبُّـرید هر بار قـاتل تـیغ بر حـجـنر کشیده
آخر کلافه شد تنش را زیر و رو کرد اینبار خـنجر را به پشت سر کشیده
|